محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز؛ «شمعدانی» تا به امروز آخرین و تازهترین اثر این شاعر شیرازی است که منتشر شده و درواقع گزیدهای است از ۱۱ دفتر شعر پیشینش؛ کتابی که سال گذشته انتشارات سوره مهر آن را چاپ و روانه بازار کرد و دربردارنده ۱۷۷ رباعی است از سرودههای مابین سالهای ۸۳ تا ۹۹.
رباعیهایی آشنا که بسیاری از آنها بارها و بارها از سوی علاقهمندان به شعر خوانده و شنیده شد و البته از این نیز فراتر رفت؛ شد جزئی از حافظه ادبی شعردوستان و ذکر روی لب بسیاری از آنها که انس و خلوتی با خود دارند و با شعر:
«دل، این دل تنگ، زیر این چرخ کبود/ یک عمر دهان جز به شکایت نگشود/ آرامش تسبیح شما برهم خورد/ شرمنده ام،ای درخت،ای گل،ای رود» یا «بی تو همه خاطرهها خاک شده ست/ از شهر نشان عشق ما پاک شده ست/ چندی ست که گل فروشی کوچه ما/ بنگاه معاملات املاک شده ست»
این رباعیها و به طور ویژهتر «شمعدانی»، واکنشهای بسیار مثبتی را هم از جامعه فرهنگی و ادبی پیرامون دریافت کرد.
بهاءالدین خرمشاهی، ادیب، شاعر، حافظ پژوه و مترجم قرآن کریم، چندی پیش درباره این کتاب گفته بود: «کتاب بی مانند شمعدانیها را لاجرعه سر کشیدم و خمار چندصد شبه مرا شکست. این کتاب را در یک نشست چندساعته، بدون اینکه از جایم تکان بخورم با حوصله، شوق و لذت خواندم. از کمتر کتاب شعری در این روزگار این قدر حظ برده ام. معتقدم میلاد عرفان پور میتواند از شاعران ملی ما باشد و تحول در قالب رباعی را رقم بزند.»
محمدرضا زائری، پژوهشگر، نویسنده و فعال فرهنگی نیز درباره این کتاب چنین گفته است: «هرچه جلوتر برویم، زمان سره را از ناسره جدا خواهد کرد و نسلهای آینده، شعر امروز ما را قضاوت میکنند. قضاوتهایی که مطمئنم میرسد به خواندن رباعیهای عرفان پور با نگاهی متفاوت با امروز.» میلاد عرفان پور چندی پیش به واسطه برگزاری کارگاهی با عنوان «رمز و راز ماندگاری شعر» مهمان شهر ما بود و ما نیز در همین مجال، سراغ او رفتیم و پیرامون دنیای شعر و شاعری گپ زدیم.
او را بیشتر با رباعی هایش میشناسند تا ترانه یا غزل، رباعیهایی که بسیاری از آنها مدتها بعد از سرایش، همچنان نقل دهان دوست داران شعر است؛ اما چطور شد که این آمیختگی با رباعی پدید آمد؟ عرفان پور درباره نگاه ویژه اش به این قالب میگوید: «اول اینکه موسیقی و وزن رباعی به نظرم شگفتترین وزن و موسیقی شعر فارسی است، کاملا ابداع ایرانی هاست و همچنین پرظرفیتترین قالب شعر فارسی. دوم اینکه کوتاهی قالب رباعی و در عین حال پرمایگی آن از کشف و نگاه نو، سبب میشود که با زندگی انسان امروز تناسب بسیار بالایی داشته باشد. در نهایت این کشف محور بودن باعث میشود تا نگاه شاعر همیشه تازه بماند؛ به این معنا که شاعر را همیشه در مقام حیرت مقابل پیرامون و جهان هستی قرار میدهد. این نگاه حیرت آمیز و تماشای شگفت، جان شاعر را نیز همیشه تازه نگه میدارد.»
کوتاهی و جمع وجور بودن رباعی سبب شده تا بسیاری، مخصوصا آنها که ابتدای راه هستند و دنبال طبع آزمایی، بر این باور باشند که با قالب سادهای طرف هستند. در صورتی که به اذعان کهنه کاران عرصه شعر و شاعری، اوضاع دقیقا عکس است. میلاد عرفان پور میگوید؛ رباعی در ظاهر و در نگاه اول ممکن است قالب سادهای به نظر برسد، چون کوتاه است، اما بعد از اندکی درنگ، هر مخاطب و شاعری متوجه میشود که با قالب بسیار پیچیده و دشواری سروکار دارد: «در رباعی شما باید در کوتاهترین مجال، بزرگترین حرفها را بزنید و کشفها و معانی تازهای را منتقل کنید. رباعی قالب کشف محوری است و واجب است که آدم نگاه تازهای داشته باشد. در غیر این صورت شاعر نمیتواند نظر مخاطب را به رباعیهای خود جلب کند. رباعی سرای خوب باید با تأمل عمیق بتواند معانی تازه را در شعر خود به کار ببرد و ساختار آن را نیز بشناسد. اگر نگوییم رباعی پیچیدهترین و دشوارترین قالب شعر فارسی است، به طور قطع یکی از دشوارترین هاست.»
«این طرف مجاوران، آن طرف مسافران/ پای سفره تواند، غایبان و حاضران/ در پی تو رفته اند، رفته رفته شعرها/ مانده زیر دین تو، واژه واژه شاعران/ هیبت تو دیدنی ست، شأن تو شنیدنی ست/ بارها شنیده ایم، از تمام زائران/ خیل پابرهنگان، بخشش تو دیده اند/ در پی ات دویده اند، پابرهنه تاجران/ باز دل شکسته ایم، در حرم نشسته ایم/ مرهم تو رایگان، زخمهای ما گران»
آنچه خواندید یکی از سرودههای میلاد عرفان پور است در وصف جایگاه امام هشتم (ع). پرداختن به موضوعهای دینی و مذهبی همیشه سهم بزرگی در اشعار عرفان پور دارد و به قول خودش: «از ابتدای شکل گیری مسیر شعر و شاعری اش تا به امروز همیشه با روند متعادلی به آن پرداخته است.» او درباره تجربه اش در حوزه سرودن اشعاری با چنین مفاهیمی میگوید: «برکت شعر خودم را از پرداختن به شعر دینی گرفته ام و خوش حالم که این اتفاق افتاده است. شاید اگر بگویم شعر شیعی یا شعر متعهد به اسلام ناب، دقیقتر منظورم را رسانده باشم. درواقع مراد شعری است که در همه موضوعها موضع دینی داشته باشد و این قبیل شعرها محدود و محصور به موضوع خاصی نمیشود.»
اینکه در روزگار کنونی مخاطب شعر نسبت به دورههای گذشته کمتر شده، نکتهای است که این روزها برخی شاعران و ناشران از آن صحبت میکنند. عرفان پور، اما بر این باور است که نمیتوان به سادگی درباره افزایش یا کاهش مخاطبهای شعر و کتابهای شعر در این دوره و زمانه قضاوت کرد. او میگوید: «این کار به آمار دقیق و مستند احتیاج دارد. با این حال، با وجود گسترش رسانههای نوپدید و اینکه بسیاری از مردم از درگاه این رسانهها به دنبال محتوا میگردند، پیش بینی میشود که اقبال کمتری را از سوی افراد نسبت به رسانههای سنتی مثل کتاب شاهد باشیم؛ البته از این نکته هم نباید غافل شد که جولان شعرهای کم مایه و مبتذل بر کاهش میزان مخاطب تأثیر میگذارد.
در مجموع، اما این صحبتها به معنای افول جایگاه شعر نیست. حتی شاید بتوان گفت به صورت موردی، مواجهه و برخورد مردم با محتوای ادبی در قالب شعر بیشتر هم شده باشد.»
او که در هفتههای گذشته با برگزاری کارگاهی در باب رمز و راز ماندگاری شعر در حوزه هنری خراسان رضوی، مهمان مشهد و مشهدیها بود، دقایقی را نیز به شنیدن سرودههای علاقهمندان حاضر در این نشست اختصاص داد. عرفان پور بر این باور است شعر این خطه جایگاه ویژهای در سرزمین ما دارد: «مشهد و کل خراسان بزرگ، همواره یکی از مهمترین پایگاههای شعرخیز ایران بوده است.
هر زمان که ما در مشهد و خراسان رضوی حضور پیدا میکنیم، دوباره به این نکته پی میبریم که میانگین سطح شعر شاعران این دیار و همچنین استعدادهای موجود در آن، در تراز خیلی بالایی قرار دارد. آن قدر که میتوانیم بگوییم خراسان جزو سه استان برتر در کشور است که شعر در آن جایگاه ارزشمندی دارد. خاک این ناحیه در حوزه شعر و شاعری حسابی حاصلخیز است.»
«شمعدانی ها»، «درباره تو»، «پاییز بهاری ست که عاشق شده است»، «پادشهر»، «از آخر مجلس»، فقط بخشی از آثار میلاد عرفان پور است که تاکنون به دست مخاطبان رسیده است. به جز آثار مکتوب البته عرفان پور ترانههای بسیاری را هم سروده که با ملودیهای خود او، در قالب صدا و تصویر به گوش مردم رسیده است و همکاریهای مختلفی را با دیگر هنرمندان برایش رقم زده است.
آثاری، چون «تسلیم» با صدای غلامرضا صنعتگر که به ساحت امام رضا (ع) تقدیم شده یا «گریههای بی اختیار» با صدای علیرضا افتخاری که اثر تقدیمی به مردم آبادان است. همکاری با محمد معتمدی در تیتراژ آغازین برنامه «مثل ماه» که مدتی پیش از شبکه سه سیما پخش میشد نیز نمونهای دیگر از این آثار است.
او درباره کتاب تازه اش که عنوان «دوستش داشته باش» را دارد میگوید: «کتاب مدتی است در دست چاپ قرار دارد و انتشارات شهرستان ادب به زودی این مجموعه رباعی را به بازار عرضه میکند.»